» اشعار » حزن جانشکار
مطالب بیشتر
گالری
حزن جانشکار
![](http://manoutchehr-broomand.com/assets/image/single/user.png)
![](http://manoutchehr-broomand.com/assets/image/single/chat.png)
رو ای شب سیاه وطن
راه صبح گیر
صبح سپید جامه
به ما روی برنما
تاری است زندگانی مغموم جانگداز
بیزار از گزند زمانیم سربسر
وز نابکاری ارباب روزگار
جمعی پلشت فکرت و خود رای و خود پسند
شادی زدوده اند ز ایران نامدار
در گور خفته اند بسی دخت و پور گرد
از حزن جانشکار کند گریه زار زار
هرجا که بگذریم به صف مام داغدار
اصفهان آیینه خانه
چهاردهم دیماه چهار صد و دو