»  یادواره   »   يادى از شادروان محمد تقى دانش پژوه

يادى از شادروان محمد تقى دانش پژوه

مدیرسایت بازدید 1194

برخى از اسامى كه براى ناميدن افراد بكار مى رود، وافى مقصود و حاوى محتواى حقيقى است ، نام محمد تقى دانش پژوه ، از زمرهء اين گونه نام هاست ، از محمد گرفته كه به معنى ستوده است ، تا تقى كه معنى پرهيزكار مى دهد ، و دانش پژوه كه فروزهء عملى و خط مشى آن زنده ياد بود، هر سه وجوه با مسماى اسمى است، كه در زندگى آن بزرگوار مدلول واقعى عينى داشت.

يادى از شادروان محمد تقى دانش پژوه

برخى از اسامى كه براى ناميدن افراد بكار مى رود، وافى مقصود و حاوى محتواى حقيقى است ، نام محمد تقى دانش پژوه ، از زمرهء اين گونه نام هاست ، از محمد گرفته كه به معنى ستوده است ، تا تقى كه معنى پرهيزكار مى دهد ، و دانش پژوه كه فروزهء عملى و خط مشى آن زنده ياد بود، هر سه وجوه با مسماى اسمى است، كه در زندگى آن بزرگوار مدلول واقعى عينى داشت.
به نحوى كه هرگاه توفيق زيارت معزي اليه نصيب مى شد، موارد بارز آن به شهود و بروز ميرسيد.

شادروان دانش پژوه ، كه از شاگردان ميرزا هاشم آملى، ميرزا مهدى آشتيانى ، وسيد محمد مشكات بود تحصيلات حوزوى خود را،در قم آغاز مى كند و در مدرسه سپهسالار تهران پى ميگيرد ، در پى تحصيلات دانشگاهىِ پس آيند طلبگى ،از دانشسراى عالى و دانشكده الهيات موفق به احراز دانشنامهء كارشناسى ارشد مى شود ، و به عنوان كمك كتابدار در كتابخانه دانشكده حقوق سر گرم كار مى گردد. بعد ها با گرفتن ليسانس حقوق به رياست كتابخانه دانشكده ادبيات و از سال ١٣٣٢ به رياست كتابخانه مركزى مى رسد، از سال ١٣٣٤ نيز مدرّس دانشكده الهيلات و
معارف اسلامى دانشگاه تهران مى شود .

گرچه كاربرد ظرفيت فرهنگى ، دانش پژوه در فرآيند كارهاى پژوهشى او در زمينه تصحيح و ترجمه و نويسندگى و موسيقى دانى قابل توجّه بود ، ولى آنچه بيشتر در طول حيات فرهنگى وى مثمر ثمر بر دوام شد و حائز اهميّت ويژه است ، ره آورد فرهنگى او در زمينه نسخه شناسى ،فهرست نگارى ، وتربيت وتعليم شاگردانى است، كه آن عالم فاضل خدمتگزار بنيان نهاد ! توانست نسلى تربيت كند كه از ادامه راه باز نماند ، وميراث مكتوب پيشينيان را پاس دارد

فهرست نگارى نسخ خطى او و تدوين مجموعه فهرست هايى كه دانش پژوه فراهم آورد ، از كارهاى اساسى ارزشمند او بود ، كه امروز به صورت منبع پژوهشى معتبر مورد توجه و استفادهء پژوهشگران درون مرزى و برون مرزى است ، همچنين مقالاتى كه در زمينه منطق و فلسفه و جلد سازى و مباحث ديگرى مانند رياضى و موسيقى نوشت . يا كار سخت و سترگى كه در زمينه ترجمه عربى به فارسى، بسيارى از متون كتب فقهى پيش گرفت.

در كار تصحيح نسخ خطى نيز وى يد طولانى داشت، اين نوع كارهاى او حاوى مقدمه نويسى هاى عالمانه اى بود كه اهميت نسخه مصحح را صد چندان مى كرد ، مانند مقدمه مفصلى كه بر كتاب نزهت الأرواح شهروزى نوشت ، كه چه از حيث كميت كه مشتمل بر يكصد وپنجاه صفحه مى شود و چه از حيث كيفيت و گستردگى مطلب ، از مآخذ نه تنها معتبر بل كه كم نظيرفلسفه اسلامى است .

يا كتاب منطق ابن مقفع ، كه ابن مقفع آن را از پهلوى به عربى ترجمه كرده ، مرحوم دانش پژوه به نحوى جامع ياد آور شده اند، كه در ايران قبل از اسلام منطق ارسطويى رواج داشته

مهم ترين كتابى كه در اين زمينه به همت وى انتشار يافت كتاب سه جلدى، المنطقيات فارابى است، بااين كتاب قدر واقعى مجهول ماندهء فارابى را معلوم كرده اند و شناسانده اند، و اين بيشتر ناشى از آن بود كه با با فلسفه ومنطق وكلام انس والفتى ويژه داشتند و بيشتر تحقيقات ايشان حول محور اين سه موضوع جريان داشت .
از كارهاى مطبوعاتى او همكارى با ايرج افشار و عباس زرياب خوئى در نشريهء فرهنگ ايران زمين است ، كه از سال ١٣٣٢ تا ١٣٦٢ به مدت سى سال منتشر شد

از وجوه بارز اخلاقى ايشان پاسدارى و توجه مخصوص به مجموعه كتب وقفى بود ، كه به هيچ وجه من الوجوه مايل نبودند تحت عنوان ضوابط كتابدارى نوين دست خوش پراكندگى گردد ، همچنين خار خار ذهنى و نگرانى از تجميع كتب در يك كتابخانه مركزى كه مبادا يك جا دستخوش آسيب هاى احتمالى آتى شود !

روان تابناكش شاد و يادش به ماندگارى گرامى باد.

تولد: ٢٠ فروردين ماه ١٢٩٠ آمل
مرگ: ٢٧ آذر ماه ١٣٧٥ تهران

پاريس منوچهر برومند م ب سها

دیدگاهتان را بنویسید